بهترین بازی های ناشناخته
در دنیایی که هر هفته شاهد منتشر شدن عنوان جدیدی هستیم و رقابت به طرز عجیبی به اوج خودش رسیده است، حتی داغترین و پرهیاهوترین عناوین نیاز توانایی صدرنشینی در جدول آثار روز را ندارند. بعد از مدت کوتاهی اثر جدیدتری جایگزین آثار نسل جدید میشوند و در این میان جا برای بازی های ناشناخته کمتر خواهد شد. با این حال در بیشتر مواقع حتی بازیهای فوقالعاده از استودیوهای معتبر نیز توانایی پیدا کردن جایگاهشان را در بین گیمرها ندارند. برخی از آثار با اینکه با نقدها و امتیازهای بالایی روانه صنعت گیم میشوند، اما باز هم از سمت گیمرها مورد استقبال قرار نمیگیرند. همراه پارسی گیم باشید.
بازی های ناشناخته؛ الماسهای پنهان دنیای گیم
1) بازی Hell Is Us
2) بازی The Alters
3) بازی South of Midnight
4) بازی Banishers: Ghosts of New Eden
5) بازی Hi-Fi Rush
6) بازی Marvel’s Midnight Suns
7) بازی Kena: Bridge of Spirits
8) بازی Prince of Persia: The Lost Crown
کلام آخر
1) بازی Hell Is Us
2) بازی The Alters
3) بازی South of Midnight
4) بازی Banishers: Ghosts of New Eden
5) بازی Hi-Fi Rush
6) بازی Marvel’s Midnight Suns
7) بازی Kena: Bridge of Spirits
8) بازی Prince of Persia: The Lost Crown
کلام آخر
بازی های ناشناخته؛ الماسهای پنهان دنیای گیم
دلایلی مثل انتشار در زمان نامناسب تبلیغات محدود، مشکلات فنی، حواشی جنجالی یا صرفاً همزمانی با عرضه عناوین بزرگتر، باعث دیده نشدن برخی از عناوین میشوند. با گذشت زمان ممکن است برخی از بازیکنان تجربه خودشان را به اشتراک بگذارند و توجه گیمرهای بیشتری را به این آثار جلب کنند. با این حال اغلب عناوین کمتر دیده شده چنین شانسی برای ارائه عملکرد خودشان ندارند و در میان توجه بازیکنان به بازیهای بزرگتر گم میشوند. در ادامه نگاهی داریم به تعدادی از بازیهای باکیفیت چند سال اخیر که شایستگی توجه بیشتری داشتند، اما به دلایل گوناگون به خوبی دیده نشدهاند.
1) بازی Hell Is Us
در این بخش ما با یک عنوان اکشن ماجراجویی تکنفره روبرو هستیم که توسط استودیو Rogue Factor ساخته شده است. این اثر دوستداشتنی برای توسعه خودش از موتور Unreal Engine 5 کمک گرفت و قصد دارد تجربهای میاننسلی از اکتشاف، درگیری و تأمل فلسفی را ارائه دهد. بازیکنان وارد یک سرزمین جنگ زده به نام Hadea خواهند شد. جهانی که به شکل عجیبی ویران شده است و ارواح سرگردان در آن پرسه میزنند. موجوداتی به نام Hollow Walkers نماد خشونت، نفرت و زخمهای روانی انسانها هستند، سازندگان برای نشان دادن ویرانی درونی بشر در میانهی جنگ از این دشمنان کمک گرفتهاند.
نبردهای این اثر تنها جنبه نظامی ندارند، بلکه چرخه بیپایانی از نفرت و انکار را به تصویر میکشند. گیمرها در این اثر راهنماها و نقشههای دقیق در اختیار ندارند و باید خودشان مسیرهای مورد نیاز را پیدا کنند. نقشه بازی آیکون خاصی را به نمایش نمیگذارد و هیچ راهنمایی برای پیدا کردن مسیر درست به بازیکنان ارائه نمیشود. تیم توسعهدهنده با این کار قصد داشتند حس کنجکاوی و درک بازیکنان را از جهات اطرافشان بالا ببرند. احساسات مختلفی که در بازی وجود دارد ممکنه برای برخی از گیمرها سرگرمکننده باشند، ولی برای بعضی از گیمرها یک روند ناامیدکننده را به نمایش بگذارند. برای افرادی که نمیتوانند ارتباط عمیقی با ساختارهای کلاسیک و دیالوگ محور بگیرند، عنوان Hell Is Us شاید انتخاب خوبی نباشد.
2) بازی The Alters
در سالهای اخیر با یکی از متفاوتترین آثار استودیوی 11 bit studios روبرو بودیم، عنوانی که به جای نبرد با طبیعت یا بیگانگان، دربارهی درگیری انسان با خودش است. پس از انتشار بازی The Alters توجه منتقدان کاملا به سوی این اثر جلب شد و به خاطر ایدههای خلاقانه آن مورد تحسین زیادی قرار گرفت. شما در نقش Jan Dolski یک مهندسی فضایی هستید و حالا پس از یک سانحه سهمگین در یک سیاره متروک و بیرحم گیر افتادهاید. کاراکتر داستان برای اینکه بقای خودش را در چنین شرایطی تضمین کند، تصمیم میگیرد که ورژنهای مختلفی از خودش بسازد.
هر کدام از این انسان در واقع یک نسخه دیگر از شخصیت اصلی داستان هستند، ولی در مسیرهای متفاوتی از زندگی رشد کردهاند. هر کدام از نسخههایی که ساخته شدند ویژگیها و خصوصیات اخلاقی خودشان را دارند و امکان دارد در میان آنها نسخهای باشد که از تمام انسانهای ساخته شده متنفر باشد. ایده بازی ساده به نظر میرسد، ولی محور اصلی بازی روی همین لحظات احساسی و فلسفی میچرخد. کاراکتر این اثر با نمونههایی روبرو میشود که در واقع میتوانست یکی از آنها باشد.
گیم پلی بازی ترکیبی از بقا، مدیریت پایگاه و روایتهای چند شاخه را به نمایش میگذارد و شما به عنوان یک رهبر باید منابع را به خوبی بین نسخههای خودتان تقسیم کنید. همچنین فعالیتهای دیگری مثل گسترش پایگاه، ساختن ابزار مورد نیاز و بهبود روابط بین نمونههای بهبود ببخشید. هر کدام از تصمیماتی که در جریان داستان گرفته میشوند، دقیقا روی جریان کلی بازی تاثیر مستقیم دارند.
3) بازی South of Midnight
در میان بازی های ناشناخته استودیوی Compulsion Games یک عنوان کاملا متفاوت را ارائه میدهد، این بازی اکشن در در 8 آوریل 2025 منتشر شد و از همان ابتدا جایگاه خودش را در دل منتقدین و گیمرها باز کرد. شما با یک روایت شاعرانه و فولکلوریک از جنوب آمریکا روبرو میشوید و به یک سفر پر از رمز و راز میروید. در این سفر به یادماندنی واقعیت و اسطوره در هم میآمیزند و سوگواری به زبان متفاوتتری برای مخاطبین بیان میشود. قهرمان این اثر هیزل (Hazel) نام دارد که یک دختر جوان از دل سرزمینهای مرطوب و رازآلود جنوب آمریکا است.
بعد از اتفاقی که در جریان داستان بازی South of Midnight رخ میدهد، او و مادرش وارد یک جهان عجیب و فانتزی میشوند. در این سرزمین موجودات افسانهای، ارواح و نمادهای فرهنگی جنوب زندگی میکنند و هر کدام از آنها داستانهای مرتبط به خودشان را دارند. روایتهای بازی بر افسانههای محلی فولکلور تکیه زیادی کردهاند و یک نوع گاثیک جنوبی مدرن را ساختهاند. اتمسفر بازی حال و هوایی میان تاریکی، رستگاری و زیبایی را به نمایش میکشد و گیمرها را مجذوب خودش میکند. در لایههایی از داستان مفهومی به نام Grand Tapestry وجود دارد که در واقع استعارههایی از زندگی، خاطرات و زخمهایی که همچون نخهای درهمتنیدهاند را در آن میتوان پیدا کرد.
4) بازی Banishers: Ghosts of New Eden
کمپانی سازنده این اثر عناوین دیگری مثل Life is Strange را در کارنامه خودشان دارند و در بازیهای احساسی و شخصیتمحور شهرت زیادی برای خودشان کسب کردهاند. بازی Banishers Ghosts of New Eden یک اکشن نقشآفرینی تاریک محسوب میشود که برای قسمت روایی خودش سراغ یک داستان رمانتیک و تراژیک میرود. در این روایت مرز میان عشق و وظیفه را به چالش کشیده خواهد شد. اتمسفر بازی خبر از یک فضای گاثیک و فلسفی را میدهد که با اغلب آثار همسبک خودش خصوصیات متفاوت فراوانی دارد.
بخش داستانی بازی در یک سرزمین خیالی به نام New Eden جریان دارد و این منطقه با آب و هوایی سرد و مه آلود گرفتار نفرینهای زیادی شده است. دو شخصیت اصلی، Red mac Raith و Antea Duarte، شکارچیان ارواح یا همان «Banishers»نام دارند. این دو کاراکتر باید با اتکا به مهارت و تجربههایشان ارواح سرگردان را از سرزمین زندهها بیرون کنند. در جریان یکی از ماموریتهای شخصیت Antea کشته میشود و خود او نیز به جمع ارواح سرگردان این سرزمین میپیوندد. حالا Red باید میان دو انتخاب وفاداری به سوگندش بهعنوان یک Banisher یا نجات عشق زندگیاش از دنیای مردگان فقط یکی را انتخاب کند. در بخشهای مختلف داستانی بازی مضامیتی مثل عشق، سوگواری، وظیفه و بخشش را مشاده میکنیم. تمام تصمیمهایی که در طول بازی میگیرید تأثیر مستقیم بر سرنوشت افراد و ارواح دارند.
5) بازی Hi-Fi Rush
شما با یک اثر سرشار از رنگ، انرژی و موسیقی سر و کار دارید که در کنار سبک اکشن ریتم کاملا خلاقانهای را برای خودش ساخته است. در این اثر متفاوت همه چیز به با ضربآهنگ موسیقی هماهنگی دارد و و همین ریتم، قلب تپندهی دنیای Hi-Fi Rush را میسازد. بیشتر بخشهای روایی بازی حول محور شخصیت Chai پیش میرود، این کاراکتر خودش را راک استار آینده میداند. برخلاف خواستههای او در جریان یک عمل سایبرنتیکی عجیب، با پخشکنندهای موسیقی درون سینهاش از خواب بیدار میشود.
بعد از این ماجرا او تمام زندگی را از زاویه دیگری میبیند و جهان اطراف خودش را براساس موسیقی ارزیابی می کند. Chai با کمک گروهی خودش قصد دارد برابر شرکت عظیمی که این آزمایشهای غیر انسانی را انجام میدهد ایستادگی کند. هستهی گیمپلی بازی بر پایهی هماهنگی با موسیقی پیش میرود و هر ضربه، جاخالی و حرکت ویژه زمانی بیشترین اثر را دارد که دقیقاً روی ضرب موسیقی انجام شوند. همزمان که گیمرها مشغول نبرد با دشمنان هستند، رقص در میدان جنگ را نیز تمرین میکنند.
المانهای گرافیکی بازی به صورت جذابی چشمنواز هستند و سبک رنگبندی انیمیشنی را در آن به خوبی میبینیم. این ترکیب رنگ و سبک هنری ما را یا کمیکهای دهه 2000 میاندازد. لحظات طنزآلود زیادی در این اثر وجود دارند و دیالوگهای شوخطبعانه و موقعیتهای بامزهای از گیم پلی بازی میبینید. لحن شاد و ساده لوحانه تضاد جالبی با فضای صنعتی و سایبرپانکی داستان ایجاد میکند.
6) بازی Marvel’s Midnight Suns
در بازی Marvel’s Midnight Suns تیم توسعهدهنده تصمیم میگیرد که قهرمانان مارول را وارد میدانی کند که تا امروز کمتر با آن مواجه شدیم. در این اثر با ترکیبی از نبردهای نوبتی عمیق، کارتهای توانایی و حتی روابط اجتماعی بین شخصیتها سر و کار داریم که در عناوین گذشته خبری از هیچ کدام از این حالتها نبود. سازندگان این اثر قصد دارند با این کار طرفداران کمیک و مخاطبان تاکتیکهای فکری جذب عنوان خودشان کنند.
مکانیزم کارت محور هسته اصلی گیم پلی را پیش میبرد و هر قهرمان، دستهی مخصوص به خود از کارتها را دارد که نشاندهندهی مهارتها و سبک مبارزهاش هستند. در هر نوبت از درگیریهای بازی، گیمرها باید با یه قهرمان منتخب خودشان و استفادهی هوشمندانه از کارتها، بهترین ترکیب ممکن را برای شکست دشمنان بسازند برخلاف بیشتر آثار ابرقهرمانی، برای رسیدن به پیروزی تنها قدرت حرف اول را نمیزند، بلکه عواملی مثل استراتژی، چینش قهرمانها و کارتها و پیشبینی حرکات دشمن حرفهای زیادی برای گفتن دارند.
7) بازی Kena: Bridge of Spirits
در بازی Kena Bridge of Spirits دوستداشتنی شما مرز میان فیلمهای انیمیشنی و بازیهای ویدیویی تجربه خواهید کرد. سازنده این عنوان دوست داشتنی قبلتر از این حوزه انیمیشن فعالیت داشت و همین سابقه باعث شد تا بازی از نظر زیبایی بصری و حس سینمایی در سطحی خیرهکنندهای قرار بگیرد. سبک هنری فوقالعاده زیبا و جهان پویای بازی، اولین موردی است که نظرتان را به خودش جلب خواهد کرد.
بیشتر المانهای گرافیکی بازی بیشتر به یک فیلم پیکساری شبیه هستند و از استانداردهای گرافیکی بازیهای روز عبور میکنند. تعادل ترکیببندی رنگهای بازی با حساسیت تمام انجام شده است و در کنار نوپردازی نرم و حرفهای، این عنوان را مانند یک اثر سینمایی تماشایی کردهاند. گروه Gamelan Çudamani زحمت ساخت موسیقی این اثر را کشیدهاند و که با ترکیب صدای سازهای سنتی و تمهای ارکسترال، روح طبیعت و معنویت را به جهان بازی میدمند. در بازی Kena با ترکیبی از اکشن سومشخص، معما، پلتفرمینگ و المانهای اکتشافی روبرو هستیم.
بازیکنان در نقش کنا قرار میگیرند که باید وظیفه اصلی خودشان یعنی به آرامش رساندن ارواح سرگردان را انجام دهند. هر گیمر باید بین جنگ با نیروهای تاریکی و حل معماهای محیطی تعادل قابل قبولی را ایجاد کند. موجودات کوچکی به نام Rot در بیشتر مواقع همراه شما خواهد بود و در حل کردن پازلهای این اثر کمک فراوانی به شما میکنند.
8) بازی Prince of Persia: The Lost Crown
پس از سالها غیبت، شاهزادهی پارسی با عنوان جدید خود به نام Prince of Persia: The Lost Crown ، دوباره به صحنه بازگشت، اما فرمول همیشگی این مجموعه را در این بازی نمیبینیم. استودیوی Ubisoft Montpellier این بارتصمیم گرفت روح کلاسیک مجموعه را در قالبی مدرن و دوبعدی در اختیار بازیکنان قرار دهد. سازندگان سعی داشتند که به همزمان که به آثار گذشته وفادار ماندهاند، ساختار «مترویدونیا» (Metroidvania) را نیز در جریان گیم پلی بازی پیادهسازی کنند. به همین خاطر با جلوههای تازهتری مثل ترکیبی از سرعت، دقت و هنر طراحی مراحل روبرو شدهایم.
حرکت روان و پلتفرمینگ بینقص مهمترین هستهی اصلی The Lost Crown را به نمایش میگذارد. شخصیت اصلی داستان با استفاده از قدرتهای زمانی حرکت های زیادی را انجام میدهد و از مسیرهای پله تله و معماهای پیچیده عبور میکند. طراحی بیشتر قسمتها با ظرافت تمام انجام شده است و هر محیط، پازل یا مانعی تازه را به بازیکنان معرفی کند.
جدا از مکانیزم پلتفرمینگ بی نقص و جذاب بازی، سیستم مبارزهای آن را داریم که به عنوان نقطه قوت آن مورد تحسین قرار میگیرد. بازیکن باید با ترکیب حملات سریع، دقیق و استفاده از مهارتهای زمانی، دشمنان و باسهای متنوعی را از بین ببرند. در این صورت نبردهای این عنوان تنها به وارد کردن ضربات متوالی خلاصه نمیشوند و گیمرها باید به ریتم، زمانبندی و واکنش سریع نیز اهمیت زیادی دهند. باس فایتهای بازی نیز در نیمه دوم داستان چالشهای منصفانهتر و جذابتری را پیش روی بازیکن قرار میدهد و هر مبارزه را تبدیل به الگویی بهتر برای درک بهتر سیستم مبارزهای بازی میکنند.
کلام آخر
در دنیایی که عناوین بزرگ و پرزرقوبرق اغلب تمام توجهها را به خود جلب میکنند، بازی های ناشناخته همان جواهرات خامی هستند که در سکوت میدرخشند. این آثار، شاید بودجهی میلیوندلاری یا تبلیغات گسترده نداشته باشند، اما چیزی دارند که بسیاری از غولهای صنعت از آن بیبهرهاند: روح، جسارت و خلاقیت واقعی. هرکدام از این بازیها، چه ساختهی استودیویی کوچک و چه اثری تجربی از ذهنی مستقل، یادآور این حقیقتاند که بازیسازی یک هنر است، نه فقط تجارت. آنها مرزهای تخیل را گسترش میدهند، روایتهای تازهای خلق میکنند و به ما نشان میدهند که گاهی زیباترین تجربهها در سایهها پنهاناند. در نهایت، بهترین بازی های ناشناخته همانهاییاند که بدون فریاد، تأثیر میگذارند؛ بدون بودجههای هنگفت، احساس میسازند؛ و بدون ادعای بزرگ بودن، در ذهن و قلب مخاطب جاودانه میشوند. پس شاید وقت آن رسیده که میان هیاهوی عناوین پر سر و صدا، کمی مکث کنیم و به سراغ آنهایی برویم که کمتر دیده شدهاند؛ زیرا در دنیای بازیها، گاهی ناشناختهترین مسیرها، بهترین تجربهها را به همراه دارند.
راهنمای دانلود
اگر نرم افزار مدیریت دانلود ندارید، قبل از دانلود هرگونه فایلی، یک نرم افزار مدیریت دانلود مانند IDM و یا FlashGet نصب کنید.
برای دانلود، به روی عبارت “دانلود” کلیک کنید و منتظر بمانید تا پنجره مربوطه ظاهر شود سپس محل ذخیره شدن فایل را انتخاب کنید و منتظر بمانید تا دانلود تمام شود.
در صورت بروز مشکل در دانلود فایل ها تنها کافی است در پایین مطالب سایت، گزارش خرابی لینک را ارسال نمایید.
فایل های قرار داده شده برای دانلود به منظور کاهش حجم و دریافت سریعتر فشرده شده اند، برای خارج سازی فایل ها از حالت فشرده از نرم افزار Winrar و یا مشابه آن استفاده کنید.
چنانچه در مقابل لینک دانلود عبارت بخش اول، دوم و … مشاهده کردید تمام بخش ها می بایستی حتماً دانلود شود تا فایل قابل استفاده باشد.
کلمه رمز جهت بازگشایی فایل فشرده عبارت www.par30game.ir می باشد. تمامی حروف بهترین بک لینک را می بایستی به صورت کوچک تایپ کنید و در هنگام تایپ به وضعیت EN/FA کیبورد خود توجه داشته باشید همچنین بهتر است کلمه رمز را تایپ کنید و از Copy-Paste آن بپرهیزید.
چنانچه در هنگام خارج سازی فایل از حالت فشرده با پیغام CRC مواجه شدید، در صورتی که کلمه رمز را درست وارد کرده باشید. فایل به صورت خراب دانلود شده است و می بایستی مجدداً آن را دانلود کنید.
فایل های کرک به دلیل ماهیت عملکرد در هنگام استفاده ممکن است توسط آنتی ویروس ها به عنوان فایل خطرناک شناسایی شوند در این گونه مواقع به صورت موقت آنتی ویروس خود را غیر فعال کنید.
تمامی زیر دامنه های پارسی گیم که فایل های دانلودی بر روی آنها قرار گرفته اند در سرور های ایران هستند و ترافیک داخلی و نیم بها محاسبه خواهند شد.
در صورتی که ISP شما این مسئله را نقض کرده است از طریق فرم شکایت سازمان ارتباطات رادیویی به نشانی www.195.cra.ir ، این مسئله را پیگیری بفرمایید و نتیجه را به تیم ما اعلام کنید.
گزارش خرابی لینک
نام شما (الزامی)
ایمیل شما (الزامی)
لینک های مشکل دار را وارد نمایید (الزامی)
Δ document.getElementById( “ak_js_1” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );
کد QR
گزارش نسخه جدید
نام شما (الزامی)
ایمیل شما (الزامی)
گزارش مشکل (الزامی)
—لطفا یک گزینه را انتخاب کنید— نسخه جدید خرابی فایل نداشتن لینک دانلود یا تریلر مغایر شئونات اسلامی
توضیحات (الزامی)
Δ document.getElementById( “ak_js_2” ).setAttribute( “value”, ( new Date() ).getTime() );

آخرین دیدگاهها